حسین تبریزی

لغت نامه دهخدا

حسین تبریزی. [ ح ُ س َ ن ِ ت َ ] ( اِخ )رجوع به حسین نقاش حسام الدین و برهان تبریزی شود.

حسین تبریزی. [ح ُ س َ ن ِ ت َ ] ( اِخ ) ابن احمدبن محمد تبریزی. او راست : «مفتاح الکنوز و مصباح الرموز». ( کشف الظنون ).

حسین تبریزی. [ ح ُ س َ ن ِ ت َ ] ( اِخ ) ( حافظ... ) ساکن اصفهان و ملازم میرزا حبیب اﷲ صدر بود و در حدود 1060 هَ. ق. درگذشت و پسرش میرزا علی رضا در همین سال به مقام شیخ الاسلامی منصوب شد. ( ذریعه ج 9 ص 221 ).

حسین تبریزی. [ ح ُ س َ ن ِ ت َ ] ( اِخ ) ابن حیدر تبریزی مرعشی رومی حنفی. درگذشته 1176 هَ. ق. او راست : جامع الکنوز و جز آن. ( معجم المؤلفین از هدیة العارفین و فهرست خدیویه ).

حسین تبریزی. [ ح ُ س َ ن ِ ت َ ] ( اِخ ) ابن عبدالرزاق خطیب. او راست : «بشائر الباکین ». ( اعلام الشیعه قرن سیزدهم هَ. ق. ص 397 ) ( معجم المؤلفین ).

حسین تبریزی. [ ح ُ س َ ن ِ ت َ ] ( اِخ ) ابن عبدالعلی توتنجی متکلم. او راست : ازالة الوساوس دررد نصارا و در 1346 هَ. ق. / 1928 م. زنده بوده است. ( معجم المؤلفین از برو کلمان پیوست ج 2، ص 839 ).

حسین تبریزی. [ ح ُ س َ ن ِ ت َ ] ( اِخ ) ابن نجف بن محمد نجفی مکنی به ابوالجواد متکلم و شاعر. متولد نجف 1159 هَ. ق. 1746 م. و متوفی در 2 محرم 1251 هَ. ق.1835/ م. او راست : التحفه النجفیة در مسئله حسن و قبح عقلی و دیوان شعر. ( اعلام الشیعه قرن سیزدهم هجری ص 432 ) ( اعیان الشیعه ج 27 ص 248 ) ( معجم المؤلفین ).

فرهنگ فارسی

ابن نجف ابن محمد نجفی مکنی بابوالجواد متکلم شاعر متولد نجف

پیشنهاد کاربران

بپرس