حسن گندمگون. [ ح ُ ن ِ گ َ دُ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گندمین. رنگ گندمین. حسن سرخ که به سیاهی زند : گو بکش شمشیر بر من حسن گندمگون یارهرچه آید بر سر فرزند آدم بگذرد.واقف ( از آنندراج ).