حسن نیشابوری
لغت نامه دهخدا
حسن نیشابوری. [ح َ س َ ن ِ ن َ ] ( اِخ ) ابن عبداﷲ عثمانی مکنی به ابوعلی. درگذشته 473 هَ. ق. احوال او در هدیة العارفین ج 1 ص 276 از کتاب «السیاق » از عبدالغافر آمده است.
حسن نیشابوری. [ ح َ س َ ن ِ نی / ن َ ] ( اِخ ) ابن محمدبن علی واعظ مکنی به ابوالقاسم و ملقب به نظام الدین. درگذشته ٔ406 هَ. ق. او راست : «الحدائق » در وعظ و دو کتاب دیگر او نیز در هدیة العارفین ج 1 ص 274 یاد شده است.
حسن نیشابوری. [ح َ س َ ن ِ نی / ن َ ] ( اِخ ) ابن محمدبن حسین نیشابوری معروف به نظام اعرج. او راست : «غرائب القرآن » که در828 هَ. ق. نگاشته و کتاب «الحساب » و «الجمیلة». ( ذریعه ج 5 ص 145 و ج 7 ص 7 ). و رجوع به نظام اعرج شود.
حسن نیشابوری. [ ح َ س َ ن ِ نی / ن َ] ( اِخ ) ابن مظفر مکنی به ابوعلی نیشابوری ضریر. لغوی و از مشایخ زمخشری بود و در 422 هَ. ق. درگذشت. او راست : «تهذیب اصلاح المنطق ابن سکیت ». و شش کتاب دیگر او نیز در هدیة العارفین ج 1 ص 275 یاد شده است.
حسن نیشابوری. [ ح َ س َ ن ِ نی / ن َ ] ( اِخ ) رجوع به حسن متکلم و حسن فتال و نظام اعرج شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید