حسن لشگری ( زادهٔ ۱۳۱۷ – درگذشتهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۵۴ ) آهنگساز و نوازنده اهل ایران بود. وی در عمر کوتاه خود ترانه هایی برای خوانندگان مطرح نظیر هایده، گوگوش، عارف و ایرج ساخت.
ترانهٔ «تنها با گل ها» به خوانندگی هایده و «آدما» و «دنیا وفا نداره» به خوانندگی گوگوش، از جمله آثار لشگری است.
... [مشاهده متن کامل]
حسن لشگری در سال ۱۳۱۷ در تهران متولد شد. پدرش علی اصغر لشگری نوازندهٔ تار بود. به همین سبب او از کودکی با موسیقی آشنا شد و نواختن ساز سنتور را نزد برادرش منوچهر لشگری آغاز کرد. پس از آن به هنرستان موسیقی راه یافت و تحصیلات موسیقی خود را به پایان برد. او به نواختن سازهایی نظیر ویلن، پیانو و آکاردئون تسلط داشت. حسن لشگری با رادیو و ارکستر کودک همکاری داشت. برادران او بزرگ لشگری، جواد لشگری، منوچهر لشگری و محمد لشگری نیز از موسیقی دانان سرشناس ایرانی بودند.
حسن لشگری از سال ۱۳۵۱ دچار بیماری شد. در سال ۱۳۵۲ به توصیهٔ پزشکان به لندن سفر کرد و پس از انجام عمل جراحی طحال، با بهبودی نسبی به تهران بازگشت. با اوج گیری دوبارهٔ بیماری، او مجدداً به انگلستان رفت و درمانِ موقتی حاصل شد اما بیماری او پس از مدتی شدت بیشتری گرفت و این بار در ماهِ تیر سال ۱۳۵۴، برای معالجه به اسرائیل سفر کرد. در آن جا، با وجود انجامِ دو عمل جراحی، همچنان حال او به وخامت گذاشت و به ناچار به تهران منتقل و در بیمارستان آراد بستری شد.
او پس از بازگشت به تهران، در بیمارستان به خبرنگار هفته نامهٔ جوانان گفت:
«راستش دوری از وطن و دوستان بیشتر مرا به ناامیدی کشیده بود و حالا که همه را در کنار خود می بینم و گاه به نوای موزیک ایرانی گوش می دهم امیدی در دلم جوانه کرده و احساس راحتی می کنم. »
او همچنین در آخرین مصاحبه قبل از مرگش گفت: «تنها آرزوی من این است که در وطنم بمیرم. » وی در بیمارستان آخرین اثر خود را با عنوان «دیگه باید رفت» بر روی شعری از آذر صراف پور ساخت که پس از مدتی توسط هایده خوانده شد. حسن لشگری سرانجام در ۲۳ مرداد سال ۱۳۵۴ ه. ش بر اثر سرطان معده درگذشت.
پس از درگذشت حسن لشگری، سیمین بهبهانی شعر زیر را به یاد او سرود:

ترانهٔ «تنها با گل ها» به خوانندگی هایده و «آدما» و «دنیا وفا نداره» به خوانندگی گوگوش، از جمله آثار لشگری است.
... [مشاهده متن کامل]
حسن لشگری در سال ۱۳۱۷ در تهران متولد شد. پدرش علی اصغر لشگری نوازندهٔ تار بود. به همین سبب او از کودکی با موسیقی آشنا شد و نواختن ساز سنتور را نزد برادرش منوچهر لشگری آغاز کرد. پس از آن به هنرستان موسیقی راه یافت و تحصیلات موسیقی خود را به پایان برد. او به نواختن سازهایی نظیر ویلن، پیانو و آکاردئون تسلط داشت. حسن لشگری با رادیو و ارکستر کودک همکاری داشت. برادران او بزرگ لشگری، جواد لشگری، منوچهر لشگری و محمد لشگری نیز از موسیقی دانان سرشناس ایرانی بودند.
حسن لشگری از سال ۱۳۵۱ دچار بیماری شد. در سال ۱۳۵۲ به توصیهٔ پزشکان به لندن سفر کرد و پس از انجام عمل جراحی طحال، با بهبودی نسبی به تهران بازگشت. با اوج گیری دوبارهٔ بیماری، او مجدداً به انگلستان رفت و درمانِ موقتی حاصل شد اما بیماری او پس از مدتی شدت بیشتری گرفت و این بار در ماهِ تیر سال ۱۳۵۴، برای معالجه به اسرائیل سفر کرد. در آن جا، با وجود انجامِ دو عمل جراحی، همچنان حال او به وخامت گذاشت و به ناچار به تهران منتقل و در بیمارستان آراد بستری شد.
او پس از بازگشت به تهران، در بیمارستان به خبرنگار هفته نامهٔ جوانان گفت:
«راستش دوری از وطن و دوستان بیشتر مرا به ناامیدی کشیده بود و حالا که همه را در کنار خود می بینم و گاه به نوای موزیک ایرانی گوش می دهم امیدی در دلم جوانه کرده و احساس راحتی می کنم. »
او همچنین در آخرین مصاحبه قبل از مرگش گفت: «تنها آرزوی من این است که در وطنم بمیرم. » وی در بیمارستان آخرین اثر خود را با عنوان «دیگه باید رفت» بر روی شعری از آذر صراف پور ساخت که پس از مدتی توسط هایده خوانده شد. حسن لشگری سرانجام در ۲۳ مرداد سال ۱۳۵۴ ه. ش بر اثر سرطان معده درگذشت.
پس از درگذشت حسن لشگری، سیمین بهبهانی شعر زیر را به یاد او سرود:
