حسن قمی
لغت نامه دهخدا
حسن قمی. [ ح َ س َ ن ِ ق ُ ] ( اِخ ) ابن علی قمی منجم مکنی به ابونصر. او راست : «البارع المدخل الی احکام النجوم » که در 357 هَ. ق. آن را بپایان رسانیده است. ( هدیة العارفین ج 1 ص 270 ) ( ذریعه ج 3 ص 8 ).
حسن قمی. [ ح َ س َ ن ِ ق ُ ] ( اِخ ) ابن محمدبن حسن شیبانی قمی. وی از حسین بن علی بن بابویه برادر شیخ صدوق بن بابویه و از خود صدوق روایت میکرده است. و به دستورصاحب عباد در سال 378 هَ. ق. کتابی در تاریخ قم در20 باب تألیف کرد و در آغاز، پس از ستایش صاحب گوید: چون تاریخ اصفهان حمزه را دیدم خواستم مانند آن را برای قم بسازم و آن را به کمک برادرم ابوالقاسم علی بن حسن کاتب قمی پرداختم. نسخه این کتاب بدست نیامده و مجلسی در آغاز بحار نیز گوید: آن را ندیدم و فقط ترجمه فارسی آن را دارم. ولیکن نوری در خاتمه مستدرک از کتاب منهاج سید احمدبن زین العابدین علوی داماد میرداماد، چنین استفاده کرده که نسخه عربی نزد وی بوده است. و از آقا محمدعلی پسر آقاباقر بهبهانی نیز برآید که عربی آن را داشته است. ترجمه فارسی این کتاب که توسط سیدجلال تهرانی در 1353 هَ. ق. در چاپخانه مجلس چاپ شده است تألیف حسن بن علی بن حسن بن عبدالملک است که در بالا گذشت. ( ذریعه ج 3 صص 276-278 ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید