حسن فروشی. [ ح ُ ف ُ ] ( حامص مرکب ) عمل حسن فروش : حسن فروشی گلم نیست تحمل ای صبا دست زدم به خون دل بهر خدا نگار کو.
حافظ.
فرهنگ فارسی
عمل حسن فروش
پیشنهاد کاربران
خوبی و زیبایی خود را به دیگران نمودن و با آن بر سر دیگران فخر و مباهات ورزیدن اگر چه حسن فروشان به جلوه آمده اند - کسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد ( حافظ )