حسن سبز. [ ح ُ ن ِ س َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حسن ملیح. حسن سبزه : حسن سبزی به خط سبز مرا کرد اسیردام همرنگ زمین بود گرفتار شدم.غنی ( مجموعه مترادفات ص 302 ) ( آنندراج ).