حسن بغدادی
لغت نامه دهخدا
حسن بغدادی. [ ح َ س َ ن ِ ب َ ] ( اِخ ) ابن احمد نحوی درگذشته 642 هَ. ق. او راست : «غث التصریف » و دو کتاب دیگر او نیز در هدیةالعارفین ( ج 1 ص 281 ) یاد شده است.
حسن بغدادی. [ ح َ س َ ن ِ ب َ ] ( اِخ ) ابن محمدبن ابراهیم ،مکنی به ابوعلی مالکی مقری. درگذشته 438 هَ. ق. او راست : «روضة» در قرائت. ( هدیةالعارفین ج 1 ص 275 ).
حسن بغدادی. [ ح َ س َ ن ِ ب َ] ( اِخ ) ابن الخفیف. منجم فارسی الاصل بود و در پیرامون 190 هَ. ق. درگذشت. او راست : «تحویل سنی العالم »،«تحویل سنی الموالید»، «قضیب الذهب »، «کار مهتر» در نجوم و «مدخل الی علم الهیئة» و کتاب «الموالید» و «النکت ». ( هدیةالعارفین ج 1 ص 265 ) ( چهار مقاله ص 203 ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید