حسن بزرگ

لغت نامه دهخدا

حسن بزرگ. [ ح َ س َ ن ِ ب ُ زَ ] ( اِخ ) ( شیخ... ) ابن آق بغابن ایلکان نوین. فرمانروای عراق و پدر شیخ اویس بود و برای جدایی از حسن کوچک تمرتاش او را حسن بزرگ لقب دادند. خاتون بغداد دختر چوپان زن او بود و ابوسعید بغداد و خاتون او را قهراً ازوی بگرفت و حسن فرار کرد و پس از مرگ ابوسعید دوباره به بغداد آمد و دلشادخاتون دختر دمشق خواجه را بزنی بگرفت و در 749 هَ. ق. مالیات سنگین از مردم شوشتر( خوزستان ) بستاند و یک گنجینه زر دوران عباسی را در رواق غز بغداد بیافت که چهل قنطار بغدادی زر داشت.و در 757 هَ. ق. درگذشت. وی نخستین فرمانروای آل جلایر بشمار است و از 736 تا 757 هَ. ق. حکومت کرد.

پیشنهاد کاربران

بپرس