گل دل ز ما بزور صباحت نمی برد
حسن برشته سوخته لاله دیدنی است.
دانش ( ازآنندراج ).
چه میدانند حسن ته برشته که با درکش چه لذتها سرشته.
وحید ( در تعریف خشت پز ).
به ما آجر از کوره چون رخ نمودچو حسن برشته دل از ما ربود.
زلالی ( از آنندراج ) ( غیاث اللغات ).