حسن الخراط ( عربی: حسن الخراط ) ( زاده: ۱۸۶۱ یا ۱۸۷۵ - درگذشته ۲۵ دسامبر ۱۹۲۵ ) یکی از رهبران انقلاب کبیر سوریه علیه قیمومیت فرانسه بر سوریه و از مشهورترین نظامیان و رهبران انقلابیون دمشق و ریف غوطه است. الخراط در اوت ۱۹۲۵ به انقلابیون پیوست و تا اواسط ماه اکتبر تهاجمات انقلابیون علیه ارتش فرانسه را در دمشق فرماندهی می کرد بنحوی که در زمان کوتاهی توانستند بر محل اقامت کمیسر عالی فرانسه موریس سارای مسلط شوند ولی به دلیل بمباران شدید فرانسویان مجبور به عقب نشینی شده و در یک کمین که فرانسویها برای او و همرزمانش در غوطه گذاشته بودند به قتل رسید. مردم سوریه الخراط را به دلیل فعالیت هایی که علیه فرانسویان انجام داده بود به عنوان یک قهرمان بحساب می آورند.
... [مشاهده متن کامل]
در دوران قرار گرفتن سوریه در قیمومیت فرانسه که از اواسط سال ۱۹۲۰ شروع شد او به عنوان رهبر سنتی جوانان محله در روستا قرار گرفت که مسئولیت وی مقابله با ظلم و دفاع از ناموس مردم در مقابل مجرمین محلی بود. در حقیقت این رهبران سنتی افرادی مورد اعتماد بودند که دارای شخصیت توانمند در انجام کارها بودند که به حمایت از فقرا و اقلیت ها برمی خاست.
در اواسط تابستان ۱۹۲۵ سلطان پاشا الاطرش رزمندگان قبیله دروز را بخاطر دستگیری و زندانی کردن سه نفر از رهبران شناخته شده عشیره در دمشق در کوه العرب علیه حاکمیت فرانسه جمع آورد و این شروع انقلاب علیه قیمومیت فرانسه بود. مخاصمات بین آن ها و نیروهای فرانسوی سال ها ادامه داشت و منبع الهام ملی گرای سوریه برای شرکت در این نبرد گردید بنحوی که طغیان و سرپیچی به شمال دمشق و سایر نقاط کشانده شد. الخراط به لحاظ سیاسی با نسیب البکری که از شخصیت های دمشق بود ائتلاف نمود که به عنوان حلقه وصلی بین عشیره الاطرش و سایر معترضین در دمشق و غوطه عمل می کرد.
در اوت ۱۹۲۵ بدنبال جلسه ای که بین البکری و الشهبندر برگزار شد، البکری، حسن الخراط را برای پیوستن به انقلاب تشویق نمود و بدنبال آن الخراط اقدام به جمع آوری نیرو از میان مردان دمشق نمود. الخراط همچنین با محمد الحجازی، رهبر مذهبی صوفی در دمشق، متحد شد. این دو با یکدیگر یک «کمپین اسلامی» برگزار کردند که به میزان زیادی از مفهوم انقلاب سکولار دور بود. حسن الخراط در این دوره به سرعت رشد کرد، و در حملات شبانه به تأسیسات فرانسوی در دمشق هدایت نیروهایش را انجام می داد. در مناطق الشاغور، بازار ساروجه، و الجزماتیه الخراط و نیروهایش توانستند تمام ساختمان های فرانسوی را در این مناطق نابود کنند و به طور مستقیم با گشت های ارتش فرانسوی درگیر شده و آن ها را خلع سلاح یا اسیر کنند. در هفته اول ماه اکتبر، ۶۰ ژاندارم فرانسوی برای دستگیری الخراط و مبارزانش فرستاده شد. ژاندارم های فرانسوی در خانه کدخدای روستای الملیحه مستقر شده بودند. در ساعتی از شب، ائتلافی از انقلابیون دمشق و غوطه، و جبل العرب به کمین ژاندارمهای فرانسوی نشسته و توانستند کل نفرات آن یگان را به اسارت بگیرند ویک ژاندارم فرانسوی نیز کشته شد.
... [مشاهده متن کامل]
در دوران قرار گرفتن سوریه در قیمومیت فرانسه که از اواسط سال ۱۹۲۰ شروع شد او به عنوان رهبر سنتی جوانان محله در روستا قرار گرفت که مسئولیت وی مقابله با ظلم و دفاع از ناموس مردم در مقابل مجرمین محلی بود. در حقیقت این رهبران سنتی افرادی مورد اعتماد بودند که دارای شخصیت توانمند در انجام کارها بودند که به حمایت از فقرا و اقلیت ها برمی خاست.
در اواسط تابستان ۱۹۲۵ سلطان پاشا الاطرش رزمندگان قبیله دروز را بخاطر دستگیری و زندانی کردن سه نفر از رهبران شناخته شده عشیره در دمشق در کوه العرب علیه حاکمیت فرانسه جمع آورد و این شروع انقلاب علیه قیمومیت فرانسه بود. مخاصمات بین آن ها و نیروهای فرانسوی سال ها ادامه داشت و منبع الهام ملی گرای سوریه برای شرکت در این نبرد گردید بنحوی که طغیان و سرپیچی به شمال دمشق و سایر نقاط کشانده شد. الخراط به لحاظ سیاسی با نسیب البکری که از شخصیت های دمشق بود ائتلاف نمود که به عنوان حلقه وصلی بین عشیره الاطرش و سایر معترضین در دمشق و غوطه عمل می کرد.
در اوت ۱۹۲۵ بدنبال جلسه ای که بین البکری و الشهبندر برگزار شد، البکری، حسن الخراط را برای پیوستن به انقلاب تشویق نمود و بدنبال آن الخراط اقدام به جمع آوری نیرو از میان مردان دمشق نمود. الخراط همچنین با محمد الحجازی، رهبر مذهبی صوفی در دمشق، متحد شد. این دو با یکدیگر یک «کمپین اسلامی» برگزار کردند که به میزان زیادی از مفهوم انقلاب سکولار دور بود. حسن الخراط در این دوره به سرعت رشد کرد، و در حملات شبانه به تأسیسات فرانسوی در دمشق هدایت نیروهایش را انجام می داد. در مناطق الشاغور، بازار ساروجه، و الجزماتیه الخراط و نیروهایش توانستند تمام ساختمان های فرانسوی را در این مناطق نابود کنند و به طور مستقیم با گشت های ارتش فرانسوی درگیر شده و آن ها را خلع سلاح یا اسیر کنند. در هفته اول ماه اکتبر، ۶۰ ژاندارم فرانسوی برای دستگیری الخراط و مبارزانش فرستاده شد. ژاندارم های فرانسوی در خانه کدخدای روستای الملیحه مستقر شده بودند. در ساعتی از شب، ائتلافی از انقلابیون دمشق و غوطه، و جبل العرب به کمین ژاندارمهای فرانسوی نشسته و توانستند کل نفرات آن یگان را به اسارت بگیرند ویک ژاندارم فرانسوی نیز کشته شد.