دیکشنری
مترجم
بپرس
حسران
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
حسران. [ ح َ ] ( ع ص ، اِ ) حسیر. حسر. آرمان خوار. ( مهذب الاسماء ). دریغخوار. ( مهذب الاسماء ).
فرهنگ معین
(حَ ) [ ع . ] (ص فا. ) آن که حسرت برد، افسوس خور.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها