حساب گاه

لغت نامه دهخدا

حساب گاه. [ ح ِ ] ( اِ مرکب ) دیوان که در هندوستان آنرا کچهری گویند. ( آنندراج ). جای حساب کشیدن. || کنایه از روز قیامت و صحرای محشر :
اهل فریقین در تو خیره بمانند
گر بروی در حسابگاه قیامت.
سعدی.
ز شرم کثرت عصیان من به رعشه فتد
حسابگاه قیامت چو ارض نیشابور.
عرفی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

دیوان که در هندوستان آنرا کچهری گویند کنایه از روز قیامت و صحرای محشر

فرهنگستان زبان و ادب

{control account, cost account, CA} [مدیریت-مدیریت پروژه] سطح واپایش مدیریتی برای ارزیابی عملکرد پروژه که در آن گسترۀ کار، بودجه، هزینۀ واقعی و برنامۀ زمان بندی در مقایسه با ارزش عملکردی به صورت یکپارچه بررسی می شود

اصطلاحات و ضرب المثل ها

{control account, cost account, CA} [مدیریت-مدیریت پروژه] سطح واپایش مدیریتی برای ارزیابی عملکرد پروژه که در آن گسترۀ کار، بودجه، هزینۀ واقعی و برنامۀ زمان بندی در مقایسه با ارزش عملکردی به صورت یکپارچه بررسی می شود

پیشنهاد کاربران

بپرس