دیکشنری
مترجم
بپرس
حساب نمودنی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
حساب نمودنی. [ ح ِ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] ( ص لیاقت ) سزاوار حساب کردن. قابل اعتبار. قابل فرض.
فرهنگ فارسی
سزاوار حساب کردن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها