حساب صاف کردن: [ به زبان عامیانه ] تصفیه حساب کردن ( ( خلاصه میرآقایی ماموریت بندر لنگه پیدا می کنه. وختیکه می خواس با مرجون حساب وکتابش صاف کنه این زیور رو کشید رو حسابش و فروختش به مرجون پنجاه تومن ) ) ( صادق چوبک، چرا دریا توفانی شده بود. )+ عکس و لینک