حساب جستن. [ ح ِ ج ُ ت َ ] ( مص مرکب ) حساب خواستن. حساب کشیدن : ز روی عدالت بجوید ز هرکس حساب و کتاب طوامیر و دفتر.رجائی اصفهانی ( از ارمغان آصفی ).