حزن انگیز
/hozn~angiz/
مترادف حزن انگیز: اندوهبار، اندوه زا، جگرسوز، حزن آلود، حزن آور، حزین، غم آلود، غم افزا، غم انگیز، غمبار
متضاد حزن انگیز: سرورانگیز، طرب انگیز
برابر پارسی: اندوهبار
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
غم انگیز، فجیع، محزون، حزن انگیز
غم انگیز، محزون، حزن انگیز، اندوهگین، تعزیت امیز
گرفته، پر رنگ، سیر، حزن انگیز
دفنی، حزن انگیز، ارامگاهی، گوری، مقبرهای
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
غم الود
غم انگیز 🤔
معنی حزن انگیز :غم آلود
چیزی که باعث اندوه میشود