حریم سلطان ( به ترکی استانبولی: Muhteşem Yüzyıl؛ به معنای "سدهٔ باشکوه" ) مجموعۀ تلویزیونی تخیلی تاریخی ترکیه ای است. این اثر که توسط مرال اوکای و ییلماز شاهین نوشته شده است، بر اساس زندگی سلیمان یکم، دهمین و طولانی ترین سلطان امپراتوری عثمانی، و همسرش خرم سلطان، یک کنیز است که اولین خاصگی سلطان عثمانی شد. همچنین این مجموعه به دوران معروف سلطنت زنان در امپراتوری عثمانی می پردازد. فصل اول این مجموعۀ تلویزیونی از شبکهٔ شو تی وی پخش شد اما از فصل دوم به بعد از شبکهٔ استار تی وی به روی آنتن رفت. این مجموعۀ تلویزیونی با دوبلهٔ فارسی و با نام «حریم سلطان» از شبکهٔ جم تی وی پخش شد.
... [مشاهده متن کامل]
این مجموعۀ تلویزیونی دوران سلطنت سلیمان یکم، معروف ترین فرمانروای امپراتوری عثمانی در تاریخ روایت می کند. همان طور که قدرت و نفوذ او گسترش می یابد و رشد می کند، بر او و اعضای خاندان شاهنشاهی: دوست و مشاورش ابراهیم پاشای پارگایی، مادرش، حفصه سلطان، اولین والده سلطان، خواهرش، خدیجه سلطان، سلطان ماه دوران، مادر پسر ارشد سلیمان و خرم سلطان، خاصگی سلطان سلیمان تأثیر می گذارد.
نام اصلی مجموعۀ تلویزیونی ( سدهٔ باشکوه ) به دوران سلطنت سلطان سلیمان قانونی اشاره دارد و این مجموعهٔ تلویزیونی، توطئه ها و دسیسه هایی را که در حرمسرا و دربار او روی می داد به تصویر می کشد. جزئیات اکثر حوادث و اتفاقاتی که در مجموعۀ تلویزیونی روی می دهد، واقعیت ندارد اما کلیت حوادث واقعیت تاریخی دارد. سلطان سلیمان در ۲۶سالگی بر تخت سلطنت نشست. او در پی آن بود که امپراتوری عثمانی را قدرتمندتر و گسترده تر از امپراتوری اسکندر کبیر سازد و به آن وجهه ای شکست ناپذیر بخشد. در تمام مدت ۴۶ سال سلطنتش، سلیمان به عنوان مقتدرترین سلحشور و فرمانروای شرق و غرب شناخته می شد. در سال ۱۵۲۰، سلیمان در حال شکار بود که از مرگ پدر خبردار شد و بدین ترتیب امپراتوری عثمانی صاحب سلطانی جدید گشت.
سلیمان همسرش، ماه دوران سلطان و پسرش، شاهزاده مصطفی را در کاخ مانیسا ترک گفت و به همراه یار و همدم نزدیکش، ابراهیم پارگایی، رهسپار کاخ توپقاپی شد. سلیمان بدون آنکه خود بداند در مسیری قدم گذاشته بود که در نهایت، اوج شکوه و عظمت امپراتوری عثمانی را در پی داشت. درحالی که آن دو در راه کاخ توپقاپی بودند، یک کشتی متعلق به دولت عثمانی از کریمه در قسطنطنیه پهلو گرفته بود و بردگان مسیحیِ به اسارت گرفته شده را به کاخ عثمانی تحویل می داد. یکی از بردگان که الکساندرا لاروسا ( روکسِلانا ) نام داشت، دختر یک کشیشِ ارتودوکس اهل اوکراین بود که قتل پدر، مادر و نامزدش را به هنگام یورش تاتارها به چشم خود دیده بود. این دختر جوان که به اسارت درآمده بود و به کاخ عثمانی فروخته شده بود، بعدها نام خرم را اختیار می کند و آنچنان سلیمان را شیفتهٔ خود می سازد که سلطان حاضر می شود با زیر پا گذاشتن رسوم و عادات پیشین، او را به ازدواج نکاحیِ خویش درآورد ( پس از آنکه تیمور، بایزید را شکست داد و زنش را به اسارت گرفت، سلاطین عثمانی از ازدواج نکاحی خودداری می کردند ) . خرم برای سلطان پسرانی به دنیا می آورَد و از طریق خون ریزی و دسیسه چینی در کنار سلیمان بر امپراتوری عثمانی حکمرانی می کند. عشق شدید سلیمان به خرم باعث می شود که راه ها برای اِعمال نفوذ خرم بر دربار باز باشد.
... [مشاهده متن کامل]
این مجموعۀ تلویزیونی دوران سلطنت سلیمان یکم، معروف ترین فرمانروای امپراتوری عثمانی در تاریخ روایت می کند. همان طور که قدرت و نفوذ او گسترش می یابد و رشد می کند، بر او و اعضای خاندان شاهنشاهی: دوست و مشاورش ابراهیم پاشای پارگایی، مادرش، حفصه سلطان، اولین والده سلطان، خواهرش، خدیجه سلطان، سلطان ماه دوران، مادر پسر ارشد سلیمان و خرم سلطان، خاصگی سلطان سلیمان تأثیر می گذارد.
نام اصلی مجموعۀ تلویزیونی ( سدهٔ باشکوه ) به دوران سلطنت سلطان سلیمان قانونی اشاره دارد و این مجموعهٔ تلویزیونی، توطئه ها و دسیسه هایی را که در حرمسرا و دربار او روی می داد به تصویر می کشد. جزئیات اکثر حوادث و اتفاقاتی که در مجموعۀ تلویزیونی روی می دهد، واقعیت ندارد اما کلیت حوادث واقعیت تاریخی دارد. سلطان سلیمان در ۲۶سالگی بر تخت سلطنت نشست. او در پی آن بود که امپراتوری عثمانی را قدرتمندتر و گسترده تر از امپراتوری اسکندر کبیر سازد و به آن وجهه ای شکست ناپذیر بخشد. در تمام مدت ۴۶ سال سلطنتش، سلیمان به عنوان مقتدرترین سلحشور و فرمانروای شرق و غرب شناخته می شد. در سال ۱۵۲۰، سلیمان در حال شکار بود که از مرگ پدر خبردار شد و بدین ترتیب امپراتوری عثمانی صاحب سلطانی جدید گشت.
سلیمان همسرش، ماه دوران سلطان و پسرش، شاهزاده مصطفی را در کاخ مانیسا ترک گفت و به همراه یار و همدم نزدیکش، ابراهیم پارگایی، رهسپار کاخ توپقاپی شد. سلیمان بدون آنکه خود بداند در مسیری قدم گذاشته بود که در نهایت، اوج شکوه و عظمت امپراتوری عثمانی را در پی داشت. درحالی که آن دو در راه کاخ توپقاپی بودند، یک کشتی متعلق به دولت عثمانی از کریمه در قسطنطنیه پهلو گرفته بود و بردگان مسیحیِ به اسارت گرفته شده را به کاخ عثمانی تحویل می داد. یکی از بردگان که الکساندرا لاروسا ( روکسِلانا ) نام داشت، دختر یک کشیشِ ارتودوکس اهل اوکراین بود که قتل پدر، مادر و نامزدش را به هنگام یورش تاتارها به چشم خود دیده بود. این دختر جوان که به اسارت درآمده بود و به کاخ عثمانی فروخته شده بود، بعدها نام خرم را اختیار می کند و آنچنان سلیمان را شیفتهٔ خود می سازد که سلطان حاضر می شود با زیر پا گذاشتن رسوم و عادات پیشین، او را به ازدواج نکاحیِ خویش درآورد ( پس از آنکه تیمور، بایزید را شکست داد و زنش را به اسارت گرفت، سلاطین عثمانی از ازدواج نکاحی خودداری می کردند ) . خرم برای سلطان پسرانی به دنیا می آورَد و از طریق خون ریزی و دسیسه چینی در کنار سلیمان بر امپراتوری عثمانی حکمرانی می کند. عشق شدید سلیمان به خرم باعث می شود که راه ها برای اِعمال نفوذ خرم بر دربار باز باشد.
سد باشکوه