دیکشنری
مترجم
بپرس
حریف بازی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
حریف بازی. [ ح َ ] ( حامص مرکب ) چگونگی و عمل حریف باز.
فرهنگ فارسی
چگونگی حریف باز
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها