حریص کردن

لغت نامه دهخدا

حریص کردن. [ ح َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) ایلاع. اغراء. الهاج. تحریص. اضراء. اغرام. الذام. ازراف. تشویق کردن. ترغیب.

فرهنگ فارسی

تشویق کردن ترغیب کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس