حریسه

لغت نامه دهخدا

( حریسة ) حریسة. [ ح َ س َ ] ( ع اِ ) گوسپند به شب دزدیده. آن گوسپند که به شب بدزدند. ج ، حرائس. || دیوار از سنگ که برای گوسپندان سازند.

فرهنگ فارسی

گوسفند به شب دزدیده دیواری از سنگ که برای گوسفندان سازند

پیشنهاد کاربران

بپرس