حریس

لغت نامه دهخدا

حریس. [ ح َ ] ( اِخ ) بطنی است از ربیعةبن خولان به یمن.

حریس. [ ح ُرَ ] ( اِخ ) ابن بشیر بجلی. استاد سفیان ثوری است.

فرهنگ فارسی

ابی بشیر بجلی استاد سفیان ثوریست

گویش مازنی

/haris/ از توابع دهستان بیرون بشم شهرستان چالوس

پیشنهاد کاربران

بپرس