حرمت گذاشتن


مترادف حرمت گذاشتن: گرامی داشتن، احترام کردن، بزرگ داشتن، محترم شمردن

متضاد حرمت گذاشتن: حرمت شکنی کردن، بی احترامی کردن

معنی انگلیسی:
venerate, reverence

لغت نامه دهخدا

حرمت گذاشتن. [ ح ُ م َ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) احترام کردن. حرمت داشتن. حرمت نگاه داشتن.

فرهنگ فارسی

احترام کردن حرمت داشتن

پیشنهاد کاربران

بپرس