حرف گوش کردن

لغت نامه دهخدا

حرف گوش کردن. [ ح َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) اطاعت کردن.

فرهنگ فارسی

اطاعت کردن

پیشنهاد کاربران

حرف گوش کردن: اطاعت کردن؛ فرمان بردن؛ سخن دیگران را پذیرفتن؛ ( ( چرا حرف گوش نمی کنی؟ حرف مادرت را گوش کن. ) ) حرف شنیدن
( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )
حرف گوش کردن: [عامیانه، کنایه ] حرف شنوی داشتن.
تسلیم شدن
حرف گوش کرد:پذیرفت، قبول کرد، و حرف گوش نکرد :نپذیرفت، قبول نکرد.
در گویش شهرستان بهاباد عبارت گوش حرف کردن معادل همین ترکیب حرف گوش کردن نیز استفاده می شود.

بپرس