نایِِش واژه، # پیشوند نایش#
نایش واژه به چم واژه ی نفی کننده ( نشانگر نبودن یا نداشتن یک ویژگی ) که یا آزادانه در جمله می آید یا در جایگاه پیشوند به برخی نامها می چسبد و آنها را به فروزه ( صفت ) دگرگون می کند.
... [مشاهده متن کامل]
" نا"، تنها در جایگاه پیشوند، چم ( معنی ) نایش و نفی کنندگی دارد مانند نامرد، ناامید، نابکار، نادان، ناروا و. . .
ولی "بی" گاهی در جایگاه یک واژه آزاد هم در جمله می آید مانند [او بی من جایی نمی رود] وهمچنین در جایگاه پیشوند نایش مانند بیکار، بیخرد، بی نظم، بی بندوبار، بیجان و. . .
نایش واژه به چم واژه ی نفی کننده ( نشانگر نبودن یا نداشتن یک ویژگی ) که یا آزادانه در جمله می آید یا در جایگاه پیشوند به برخی نامها می چسبد و آنها را به فروزه ( صفت ) دگرگون می کند.
... [مشاهده متن کامل]
" نا"، تنها در جایگاه پیشوند، چم ( معنی ) نایش و نفی کنندگی دارد مانند نامرد، ناامید، نابکار، نادان، ناروا و. . .
ولی "بی" گاهی در جایگاه یک واژه آزاد هم در جمله می آید مانند [او بی من جایی نمی رود] وهمچنین در جایگاه پیشوند نایش مانند بیکار، بیخرد، بی نظم، بی بندوبار، بیجان و. . .
حرف سلب را اصطلاحی در علم منطق گویند که در قضیه معدوله، حرف سلب در جمله آید، خواه در موضوع باشد خواه در محمول.
مثال: آریا نادان است.
در مثال فوق نادان بر آریا تحمیل شده است، و نا حرف سلب است که بر محمول تحمیل شده است.
مثال: آریا نادان است.
در مثال فوق نادان بر آریا تحمیل شده است، و نا حرف سلب است که بر محمول تحمیل شده است.