لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
ماده، عمل، شرط، اسباب، مقاله، بند، گفتار، فقره، فصل، حرف تعریف، متاع، کالا، چیز
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
حَرفِ تَعریف: [دستورِ زبان] شناسواژه
درود
/ شناسواژه /
شناسواژه یا حرف معرفه و تعربف در زبان پارسی، واکه ( واج صدادار ) / اِ/ است که به ریخت /ه/ در پایان نام می آید درواقع /ه/ در پارسی پسوند شناس ساز است، همان کاربردی که the در انگلیسی، Le در فرانسه و ال در عربی دارد:
... [مشاهده متن کامل]
مَرده رفت،
پسره رو دیدی؟
کتابه را خوندم قشنگ بود.
گوشیه را خریدم.
در این نمونه ها نامهای مرد، پسر، کتاب و گوشی حالتی شناخته شده برای شنونده دارد یعنی که انگار شنونده آنها را می شناسد یا دستکم شناخت اندکی هم که شده به آنها دارد.
در پارسی افزون بر پسوند /ه/ برای شناس سازی، گاهی ضمیرهای اشاره [این و آن یا همین و همان] هم برای شناساندن بیشتر یا تاکید کاربرد می یابند:
اون مرده رفت.
همون پسره، دیدیش تا حالا!
این کتابه را که می گم بخون.
من فقط همین گوشیه را می خوام.
من فقط همون گوشیه که نشونت دادم رو می خوام، آخرم می خرمش.
-
همچنین در پارسی پسوند /ی/ برای ناشناس سازی کاربرد دارد که گاهی همراه با یک ( یه ) گفته می شود:
مردی رفت، یه مردی رفت.
یه کتاب خوندم که خیلی قشنگ بود. یه کتابی خوندم . . .
یه گوشی خریدم که تا حالا ندیدی.
در این نمونه ها نامهای مرد، کتاب و گوشی حالتی ناشناس برای شنونده دارد.
/ شناسواژه /
شناسواژه یا حرف معرفه و تعربف در زبان پارسی، واکه ( واج صدادار ) / اِ/ است که به ریخت /ه/ در پایان نام می آید درواقع /ه/ در پارسی پسوند شناس ساز است، همان کاربردی که the در انگلیسی، Le در فرانسه و ال در عربی دارد:
... [مشاهده متن کامل]
مَرده رفت،
پسره رو دیدی؟
کتابه را خوندم قشنگ بود.
گوشیه را خریدم.
در این نمونه ها نامهای مرد، پسر، کتاب و گوشی حالتی شناخته شده برای شنونده دارد یعنی که انگار شنونده آنها را می شناسد یا دستکم شناخت اندکی هم که شده به آنها دارد.
در پارسی افزون بر پسوند /ه/ برای شناس سازی، گاهی ضمیرهای اشاره [این و آن یا همین و همان] هم برای شناساندن بیشتر یا تاکید کاربرد می یابند:
اون مرده رفت.
همون پسره، دیدیش تا حالا!
این کتابه را که می گم بخون.
من فقط همین گوشیه را می خوام.
من فقط همون گوشیه که نشونت دادم رو می خوام، آخرم می خرمش.
-
همچنین در پارسی پسوند /ی/ برای ناشناس سازی کاربرد دارد که گاهی همراه با یک ( یه ) گفته می شود:
مردی رفت، یه مردی رفت.
یه کتاب خوندم که خیلی قشنگ بود. یه کتابی خوندم . . .
یه گوشی خریدم که تا حالا ندیدی.
در این نمونه ها نامهای مرد، کتاب و گوشی حالتی ناشناس برای شنونده دارد.
این دو واژه اربی می باشند و پارسی جایگزین، اینهاست:
واک آتْمان vãk - ãtmãn ( واک= حرف + آتْمان ãtmãn= معرفی از س: آتمانَند ãtmãnand )
واک شناسا vãk - ŝenãsã
واک آتْمان vãk - ãtmãn ( واک= حرف + آتْمان ãtmãn= معرفی از س: آتمانَند ãtmãnand )
واک شناسا vãk - ŝenãsã