حرف تشبیه
لغت نامه دهخدا
یکی خانه کرده ست فرخاردیس
که بفروزد از دیدن آن روان.
و فرخار بت خانه باشد و تندیس تمثال باشد. ( المعجم فی معاییر اشعارالعجم ص 170 ). رجوع به دیس در همین لغت نامه شود. و نیز همو در کلمه حرف شکل وهیأت گوید: کلمه «آسا» است که در اواخر اسامی معنی شکل و شبه دهد، چنانکه مردم آسا و پادشاه آسا، و خراسانیان گویند فلان مردی بآسا است یعنی با وقار و رواست. ( المعجم فی معاییر اشعارالعجم ص 145 ). رجوع به آساشود. و در عنوان حرف مشابهت گوید: واو و شین است که در اواخر اسامی فایده مشابهت دهد چنانکه ماه وش و حوروش و پادشاه وش. ( المعجم ص 170 ). رجوع به «وش » شود. و نیز گوید: حرف مشابهت ، و آن سین و الف و نون است که در اواخر اسماء فایده مشابهت دهد، چنانکه مردم سان و دیگرسان و هم بدین معنی دیگرگون و گندم گون. ( المعجم ص 177 ). و رجوع به «سان » و «گون » شود.
فرهنگ فارسی
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید