حرف، خط، ادبیات، نامه، مراسله، نویسه، موجر، دانش، کاغذ، عریضه، مرسوله، حرف الفباء، حرف چاپی، اثار ادبی، اجازه دهنده
حرف الفباء
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
واژۀ پیشنهادی بجای حرف الفباء یا همان چیزی که امروزه نویسه می گویند:
نویسـِشْتْ ( آنچه قرار داده شده برای نوشتن )
پسوند �ـِشْتْ یا ـِش� در واژگانی مانند ( بهشت، خورشت، گوارشت، پوشش، دانش، کنش، روش ) وجود دارد.
نویسـِشْتْ ( آنچه قرار داده شده برای نوشتن )
پسوند �ـِشْتْ یا ـِش� در واژگانی مانند ( بهشت، خورشت، گوارشت، پوشش، دانش، کنش، روش ) وجود دارد.