حرته

لغت نامه دهخدا

( حرتة ) حرتة. [ ح ُ ت َ ] ( ع اِمص ) تیزی طعم خردل و تندی آن در بینی. ( منتهی الارب ).

حرتة. [ ح ُ رَ ت َ ] ( ع ص ) بسیارخوار. پرخواره. پرخور ( مرد ). ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس