حرامزادگی
/harAmzAdegi/
مترادف حرامزادگی: زنازادگی، ولدزادگی ، زیرکی، زبلی، بدجنسی، پدرسوختگی
متضاد حرامزادگی: حلال زادگی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- امثال :
حرامزادگی مایه نمیخواهد ؛ یعنی برای همه کس و در همه حال براه غدر و ناروا رفتن آسان است.
فرهنگ فارسی
مترادف ها
حرامزادگی، حرامزاده کردن، بدل سازی
حرامزادگی
حرامزادگی، غیر مشروعی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید