دیکشنری
مترجم
بپرس
حراص
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
حراص. [ ح ُرْ را ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ حریص. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
( صفت اسم ) جمع حریص و حریصه آزمندان آزوران .
فرهنگ معین
(حِ ) [ ع . ] (ص . ) جِ حریص ، آزمندان .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها