حراس

لغت نامه دهخدا

حراس. [ ح ُرْ را ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ حارس. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) جمع حارس پاسبانان نگاهبانان .

فرهنگ معین

(حُ رّ ) [ ع . ] (ص . اِ. )جِ حارس ، پاسبانان ، نگاهبانان .

فرهنگ عمید

= حارس

جدول کلمات

نگهبان

پیشنهاد کاربران

بپرس