دیکشنری
مترجم
بپرس
حرازج
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
حرازج. [ ح َ زِ] ( اِخ ) آبهاست مر قبیله جذام را. ( منتهی الارب ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها