حذیه
لغت نامه دهخدا
حذیة. [ ح َ ذی ی َ ] ( ع اِ ) بهره ای از غنیمت. ( منتهی الارب ). || عطیة. ( معجم البلدان ).
حذیة. [ ح ُذْ ی َ ] ( ع اِ ) پاره گوشت. ( مهذب الاسماء ). حذوة.
حذیة. [ ح َ ذی ی َ ] ( اِخ ) نام موضعی مرتفع بقرب مکه. در شعر ابی قلابة پشته سنگی است نزدیک مکه. ( معجم البلدان ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید