[ویکی نور] حدیث دوات و قلم از سری کتاب های «مسائل سؤال برانگیز در تاریخ اسلام؛ اثر سعید داودی است که در آن به بررسی یکی از وقایع صدر اسلام که به دنبال آن سلب خلافت از امام علی(ع) شد پرداخته شده است.
این کتاب در در سال 1386ش نوشته شده است
کتاب بدون مقدمه و تبویب یا فصل بندی خاصی، در هفت گفتار، سامان دهی شده است.
تاریخ اسلام نشانه های فراوانی از عظمت این آیین و حقانیت پیامبر(ص) را در خود جای داده است. به باور نویسنده این تاریخ، مملو از نکاتی است که اگر به خوبی تبیین گردد، برای جلب افراد دورافتاده از دین اسلام، بسیار کارساز بوده و چه مناسب و زیباست که بزرگان علمای اسلام سعی بلیغ در نشان دادن این نکات نمایند؛ نکاتی از خلق وخوی پیامبر(ص) و رحمت و رأفت او که سبب پیشرفت سریع اسلام در جهان شد و در برابر دشمنان نیرومند، لجوج و متعصب ایستاد و سرانجام موجب تأثیر اسلام در پیشبرد علوم و دانش ها و تمدن بشری گردید. به اعتقاد وی، با تمام این امور، برخی نقاط تاریک نیز وجود دارد که بر دانشمندان دینی لازم است، بدون تعصب و پیش داوری آن ها را تبیین کنند و به ویژه، به جوانان جستجوگر و حقیقت طلب پاسخ قانع کننده ای دهند، تا سبب رمیدن آن ها از اسلام ناب نگردد که در این مجموعه، به بخشی از آن ها (شامل: ماجرای دوات و قلم؛ آتش در خانه وحی؛ شورای شش نفره؛ رفتارشناسی خلیفه دوم؛ مشورت سقیفه و ازدواج ام کلثوم) اشاره شده است. کتاب حاضر، داستان عجیب دوات و قلم را پی گرفته است
یکی از این نقاط سؤال برانگیز در تاریخ اسلام، داستان «دوات و قلم» است که گفتار نخست، اسناد این حدیث، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. داستان ازاین قرار است که در روزهای پایانی عمر پیامبر(ص)، آن حضرت به جمعی از اصحاب که به عیادتش رفته بودند، فرمود: «قلم و دواتی برایم حاضر کنید تا برای شما نامه ای بنویسم که پس ازآن هرگز گمراه نشوید». ولی بعضی از صحابه به مخالفت برخاستند و مانع نوشتن این نامه شدند. این حدیث در شش مورد از صحیح البخاری و سه مورد از صحیح مسلم که هر دو از معتبرترین کتب روایی اهل سنت است آمده است در گفتار دوم، به بیان تعبیرات مختلفی که در مخالفت با پیامبر(ص) گفته شد، همراه با تأکید بر این نکته که تمام این تعبیرات، در صحیح بخاری و مسلم موجود است، پرداخته شده است که یکی از آن تعبیرات عبارت اند از: «فقال بعضهم: إنّ رسول اللّٰه قد غلبه الوجع، و عندکم القرآن، حسبنا کتاب اللّٰه»
نویسنده به این نکته اشاره دارد که مطابق این تعبیرات، عمر برای جلوگیری از نوشتن نامه پیامبر(ص) گفته است: «بیماری بر رسول خدا(ص) چیره شده (و نعوذ باللّٰه نمی داند چه می گوید!) و قرآن که نزد شما هست، برای هدایت ما و شما کافی است». در پنج مورد واژه «هجر» (نعوذ بالله هذیان گفتن) به کار رفته است، البته در پاره ای موارد به صورت استفهامی و یک مورد به صورت اخباری. اهل لغت «هجر» را وقتی که به بیمار نسبت داده شود، به معنای هذیان گویی دانسته اند
این کتاب در در سال 1386ش نوشته شده است
کتاب بدون مقدمه و تبویب یا فصل بندی خاصی، در هفت گفتار، سامان دهی شده است.
تاریخ اسلام نشانه های فراوانی از عظمت این آیین و حقانیت پیامبر(ص) را در خود جای داده است. به باور نویسنده این تاریخ، مملو از نکاتی است که اگر به خوبی تبیین گردد، برای جلب افراد دورافتاده از دین اسلام، بسیار کارساز بوده و چه مناسب و زیباست که بزرگان علمای اسلام سعی بلیغ در نشان دادن این نکات نمایند؛ نکاتی از خلق وخوی پیامبر(ص) و رحمت و رأفت او که سبب پیشرفت سریع اسلام در جهان شد و در برابر دشمنان نیرومند، لجوج و متعصب ایستاد و سرانجام موجب تأثیر اسلام در پیشبرد علوم و دانش ها و تمدن بشری گردید. به اعتقاد وی، با تمام این امور، برخی نقاط تاریک نیز وجود دارد که بر دانشمندان دینی لازم است، بدون تعصب و پیش داوری آن ها را تبیین کنند و به ویژه، به جوانان جستجوگر و حقیقت طلب پاسخ قانع کننده ای دهند، تا سبب رمیدن آن ها از اسلام ناب نگردد که در این مجموعه، به بخشی از آن ها (شامل: ماجرای دوات و قلم؛ آتش در خانه وحی؛ شورای شش نفره؛ رفتارشناسی خلیفه دوم؛ مشورت سقیفه و ازدواج ام کلثوم) اشاره شده است. کتاب حاضر، داستان عجیب دوات و قلم را پی گرفته است
یکی از این نقاط سؤال برانگیز در تاریخ اسلام، داستان «دوات و قلم» است که گفتار نخست، اسناد این حدیث، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. داستان ازاین قرار است که در روزهای پایانی عمر پیامبر(ص)، آن حضرت به جمعی از اصحاب که به عیادتش رفته بودند، فرمود: «قلم و دواتی برایم حاضر کنید تا برای شما نامه ای بنویسم که پس ازآن هرگز گمراه نشوید». ولی بعضی از صحابه به مخالفت برخاستند و مانع نوشتن این نامه شدند. این حدیث در شش مورد از صحیح البخاری و سه مورد از صحیح مسلم که هر دو از معتبرترین کتب روایی اهل سنت است آمده است در گفتار دوم، به بیان تعبیرات مختلفی که در مخالفت با پیامبر(ص) گفته شد، همراه با تأکید بر این نکته که تمام این تعبیرات، در صحیح بخاری و مسلم موجود است، پرداخته شده است که یکی از آن تعبیرات عبارت اند از: «فقال بعضهم: إنّ رسول اللّٰه قد غلبه الوجع، و عندکم القرآن، حسبنا کتاب اللّٰه»
نویسنده به این نکته اشاره دارد که مطابق این تعبیرات، عمر برای جلوگیری از نوشتن نامه پیامبر(ص) گفته است: «بیماری بر رسول خدا(ص) چیره شده (و نعوذ باللّٰه نمی داند چه می گوید!) و قرآن که نزد شما هست، برای هدایت ما و شما کافی است». در پنج مورد واژه «هجر» (نعوذ بالله هذیان گفتن) به کار رفته است، البته در پاره ای موارد به صورت استفهامی و یک مورد به صورت اخباری. اهل لغت «هجر» را وقتی که به بیمار نسبت داده شود، به معنای هذیان گویی دانسته اند
wikinoor: حدیث_دوات_و_قلم