حدوره

لغت نامه دهخدا

( حدورة ) حدورة. [ ح َ رَ ] ( ع مص ) فربه شدن. ضخم شدن. ( زوزنی ). || روان کردن چشم اشک را. ( از منتهی الارب ).

حدورة. [ ح ُ رَ ] ( ع اِ ) حی ذوحدورة؛ قبیله جمع و انبوه.

حدورة. [ ح َ رَ] ( اِخ ) زمینی از بنی حارث بن کعب. ( معجم البلدان ).

فرهنگ فارسی

زمینی از بنی حارث بن کعب

پیشنهاد کاربران

بپرس