حدلاء

لغت نامه دهخدا

حدلاء. [ ح َ ] ( ع ص ) تأنیث احدل ، در تمام معانی. || کمانی که یکی از سرهای برگشته آن راست شده باشد. || رکیة حدلاء؛ مخالفة عن قصدها. ( منتهی الارب ). چاه ناراست و پیچیده. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

بپرس