حدقل

لغت نامه دهخدا

حدقل. [ ح ِدْ دَ / دِ ق َ / ق ِ ] ( اِخ ) در سِفْرِ پیدایش ( 2: 14 ) نام دجله میباشد. دانیال ( 10:4 ) که فیمابین آشور و الجزیره واقع و منبعهای غربش در آسیای صغیر در نزدیکی منبعهای فرات و ارکسس و هالیس واقع است ، فروعش در نزدیکی دیاربکر جمع شود. اما منبعهای شرقیش در کردستان میباشد و بعد از آنکه از کوهها بگذرد در رود تنگ عمیقی به دشت آشور داخل شود، عرضش در نزدیکی موصل تخمیناً 300 قدم میباشد. چون فصل زمستان درآید آبش بسیار طغیان کند و اطراف را مملو گرداند و جسرها را درهم شکند و چون در حوالی بغداد رسد عرضش به 600 قدم و عمقش در بعضی جاها به 20 قدم رسد و هنگامی که طغیان نماید ساعتی 5 میل طی کند. و در حوالی قرنه دجله با فرات متحد گشته اسم تازه پیدا کند. و آنرا شطالعرب گویند، و چون شطالعرب یکصد و بیست میل طی مسافت کند در خلیج فارس ریخته شود. اما طول دجله از منبع تا جائی که با فرات متحد شود هزار و یکصد و چهل و شش میل میباشد و با سفینه هائی که بیش از سه یا چهار قدم در آب فرونمی روند میتوان تخمیناً مسافت ششصد میل را بر روی آب دجله طی نمود. اراضی که دجله در آنها جاری است بسیار حاصل خیز میباشد، با وجود این اکثرش ویران و غیرمزروع مانده است. ( قاموس کتاب مقدس ).

پیشنهاد کاربران

بپرس