حدث اکبر

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] به چیزی که ناقض طهارت(وضو، غسل و تیمم) باشد حدث می گویند، و حدث بر دو قسم است: حدث اصغر؛ مانند بول(ادرار)، غائط(مدفوع)، و حدث اکبر؛ مانند منی، جنابت، حیض، و... .
«حدث» در لغت به معنای به وجود آمدن است. و محدث در اصطلاح فقها به کسی گفته می شود که از او چیزی صادر شود که حالت طهارت و پاکی او را از بین برد. «حدث» در اصطلاح فقها بر دو معنا اطلاق شده است: یکی سبب، یعنی امری که طهارت را نقض می کند؛ مانند بول ، غائط و جنابت ، و دیگری مسبب، یعنی حالتی که به سبب پیدایی یکی از امور یاد شده، در نفس انسان پدید می آید که از آن به قذارت و نجاست معنوی تعبیر می گردد، و مانع دخول انسان در نماز و دیگر اعمال مشروط به طهارت می شود.
اقسام حدث
حدث دارای دو مرتبه است؛ یکی خفیف و دیگری شدید. مرتبه ی خفیف، حدث اصغر و مرتبه ی شدید، حدث اکبر نامیده می شود. آنچه که با وضو و غسل برطرف می شود حدث به معنای دوم (مسبب) است. به کسی که حدث از او صادر گردیده «مُحدِث» می گویند.
حکم حدث
حدث، ناقض طهارت است و فرد محدث پیش از تحصیل طهارت، یعنی انجام وضو، غسل یا تیمّم نمی تواند اعمالی را که مشروط به طهارت است، به جا آورد.
اسباب حدث
...

[ویکی شیعه] حَدَثِ اَکبر چیزی که موجب غُسل می شود مانند جنابت، حیض و مس میت یا حالتی که از این اسباب در انسان پدید می آید و مانع از انجام اعمالی می شود که طهارت شرط انجام آنهاست.
حدث چیزی است که سبب از بین رفتن طهارت می گردد. البته حدث در کلام فقهاء به حالتی نیز گفته شده که بر اساس اسبابی چون ادرار، جنابت، حیض و مس میت در انسان پدید می آید و مانع از انجام اعمالی می گردد که طهارت شرط انجام آنهاست. از احکام حدث در باب طهارت رساله های عملیه و دیگر کتاب های فقهی سخن گفته اند.به کسی که از او حدثی صادر شود مُحْدِثْ می گویند.
فقیهان حدث را به حدث اکبر و حدث اصغر تقسیم می کنند. منظور آنان از حدث اکبر(حدث بزرگتر)، چیزی است که موجب غسل می شود. فقهای شیعه جنابت، آمیزش، حیض، نفاس، استحاضه(متوسطه و کثیره) و تماس با میت را از مصادیق آن دانسته اند.

پیشنهاد کاربران

از دیدگاه و بر اساس بینش و باور فردی من، اگر حاجی آقا یا حاجیه خام در حین غسل کردن و یا دوش گرفتن و یا در طول دراز کشیدن در وان یا حوضچه باد معده را به شکل آروق از راه بالا یا گلو و باده روده را به صورت
...
[مشاهده متن کامل]
چُس یا گوز از راه پائین یا معقد از کالبد به اصطلاح مادی به بسوی بیرون خارج نمودند ، هیچ اشکالی ندارد و خداوند متعال بابت این باد رها کردن ها بصورت آروق یا عارُق و چُس و فِس و گوز هیچ گاه آنان را مورد استنطاق و مؤاخذه و بازپرسی و بازجوئی و ملامت و سرزنش قرار نخواهد داد و آنان را به عذاب و سزای جهنمی محکوم و دچار و گرفتار و نخواهد نمود. بطور کلی براساس بینش و باور فردی من ، اگر یک انسان در طول کلیه لحظات زندگی دنیوی خویش، حتا یک بار طهارت نگرفته و وضو و غسل و تیمم نکرده باشد و به صدای موئذن گوش نداده و یک رکعت نماز نخوانده باشد و به سفر حج نرفته و خانه کعبه را زیارت نکرده بوده باشد و به مبدء و معاد و آخرت و قیامت دینی و ولایت و امامت باور و ایمان نداشته بوده باشد و حتا یکبار به یکی از زبان های مختلف انسانی نام خداوند را به زبان نیاورده بوده باشد و حتا به وجود خداوند باور نداشته و به خود خداوند اعتقاد و باور و ایمان و امید نداشته بوده باشد و حتا یک بار در طول زندگی اش سپاسگزار و شاکر و ذاکر اسماء و صفات خداوند نبوده باشد، خداوند متعال در هیچ زمان و بیزمانی و در هیچ مکان و بیمکانی و هیچگاه چنین انسانی را بابت موضوعات بیان شده در بالا و هیچ بابت دیگری هرگز مورد استنطاق و مؤاخذه و بازپرسی و بازجوئی و ملامت و سرزنش قرار نخواهد داد و اورا به عذاب و سزای جهنمی محکوم و دچار و گرفتار و نخواهد نمود. به کوری چشمان و کری گوشان سر و دل اهریمن یا ابلیس و یا شیطان آئینی و دینی.

حدث با علامت فتحه روی ح و علامت سکون روی دال :
الف - حدث اکبر یعنی آفرینش بزرگ و اولیه محیط و محتوای این طبیعت یا این کیهان و جهان در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی با کمیت و کیفیت بهشت برین.
ب - حدث بصورت مفرد و به شکل جمع حدوث اصغر یعنی آفرینش های کوچک همان آفرینش اولیه در طول سلسله بسیار طویل نظم ها و حیات ها یا زندگی های فراوان دنیوی در مدارات و مراتب و درجات مختلف تکاملی بین دو حد یکی نهایت نقصان و امکان اخس و دیگری نهایت کمال و امکان اشرف در طول این سفر بسیار طولانی مقطعی و نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین مبداء و معاد یعنی بین دو حالت بهشت برین.
...
[مشاهده متن کامل]

لذا دست اندازی و یا دست بردن فقیهان به این دو واژه و تغییر معنای آنها به شکل باطل کننده وضو و غسل و تیمم هیچ چیز دیگری نیست غیر از کارشکنی های شیطانی در کار و هنر خداوند. لذا با احترام کامل می توان فقیهان را به سگ های هار ( و نه سگان سالم ) تشبیه نمود که در حاشیه حرکت کاروان انسانی بسوی کمال در حال عو عو کردن اند و گاز گرفتن پای مسافران انسانی.

بپرس