حداکثر

/hadde~aksar/

برابر پارسی: بیشینه، ترین بیش | دست بالا ،ترین بیش، بیشینه، بیشترین

معنی انگلیسی:
at most, all, extreme, extremity, farthest, outside, maximal, maximum, top, utmost

لغت نامه دهخدا

حداکثر. [ ح َدْ دِ اَ ث َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ، ق مرکب ) دست بالا، دست پر . بیشینه مقدار ( اصطلاح جدید کتب پزشکی ). رجوع به کارآموزی داروسازی دکتر جنیدی ص 244 شود.

فرهنگ فارسی

دست بالا

واژه نامه بختیاریکا

دو بَر؛ دو بیشتر؛ زور زور؛ جِر

مترادف ها

peak (اسم)
قله، نوک، راس، منتها درجه، ستیغ، حد اکثر، کاکل، کلاه نوک تیز

maximum (اسم)
منتها درجه، حد اکثر، بیشینه، ماکسیمم، بزرگترین و بالاترین رقم، منتهی درجه

extreme (صفت)
مفرط، بی نهایت، دورترین نقطه، حد اکثر

utmost (صفت)
حد اعلی، دورترین، حد اکثر، بیشترین

uttermost (صفت)
حد اعلی، حد اکثر، بیشترین

فارسی به عربی

اقصی , قمة , نهایة

پیشنهاد کاربران

حد اقل : کمترین
حداکثر : بیشترین
به جای واژه های "متوسط، مِدیوم" بگوییم "میانه"، به جای واژه های "حداکثر، های" بگوییم "بیشینه" و به جای "حداقل، لُو" بگوییم "کَمینه"
این واژگانی که به گوشتان خورده است بهتر از برابر های انگلیسی و عربی شان نیستند؟
...
[مشاهده متن کامل]

همچنین میتوان به جای "حداقل" در گفتگو ها گفت "کَمِ کَم، کمِ کمِش، دست کم" و به جای "حداکثر" بگوییم "زیادِ زیاد، زیاد زیادِش، دست زیاد". برای نمونه:
نادرست:حداقل این کار را که میگویم بکنید.
درست تر:کَمِ کَمِش این کار را که میگویم بکنید.
جای دوری نمی رود که از این واژگان بیگانه بکار نبریم!اگر به جای "میانه" بگویید "مِدیوم" کسی به شما نمیگوید که خیلی خَفَن هستید!
بدرود!

حَدِّاَکثَر: دستِ - بیش، دستِ بالا، بیشترین؛ بیشینه
خانه ٔ پر . [ ن َ / ن ِ ی ِ پ ُ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حداکثر. چون :خانه پرش در این سفر دوهزار تومان خرج کرده است.
خانه پر. [ ن َ / ن ِ ی ِ پ ُ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حداکثر. چون :خانه پرش در این سفر دوهزار تومان خرج کرده است.
✍️ at the most
بیشینه
نهایتا
دست بالا
بیشترین
بچه ها کسی میتونه دقیق معنی حداکثر و حداقل و دست کم رو توی ریاضی بگه؟
یه توضیح کامل و خلاصه میخوام ازش چون توی حل سوالات خیلی مهمه
کم ترین
دست کم ≠ دست بیش
دست پایین ≠ دست بالا
کمترین ≠ بیشترین
پایین ترین≠ بالاترین
کمینه≠ بیشینه
خوب بود
ولی
چرا هرچی مینویسم متضاد حداکثر :
نمی یاره بالا
دستِ کم = حداقل
کمینه= مینیموم، حداقل
دستِ بیش = حداکثر
بیشینه=ماکزیمم، حداکثر
بیشه=جنگل
بیشینه . . . . . .
حداقلّ و حداکثر: دست کم و دست بالا، کمینه و بیشینه، کمترین و بیشترین.
ماکزیموم
فرق بین حداکثر و حداقل با کاهش و افزایش رو می تونیم این گونه بیان کنیم که
اول حداکثر رو با افزایش مقایسه کنیم
حداکثر یعنی بیشترین حالت ممکن ولی افزایش به معنای زیاد شدنه پس میشه گفت که حداکثر یعنی این که یعنی بیشتر از اون ممکن نیست ولی افزایش به معنای اینه که زیاد میشه حالا میشه تفاوت اینا رو دید که یک فرق خیلی مهم دارن
...
[مشاهده متن کامل]

و حالا حداقل و کاهشو بخوایم مقایسه کنیم حداقل به معنای اینه که کم کمش فلان قدر باشه ولی کاهی یعنی کم شدن یعنی از اون مقدار موجود کمتر میشه این دو تا هم فرق بسیار شدیدی دارن
ممنون از توجهتان♥

حداکثر در ریاضی به معنای بیشترین حالت ممکن
همچنین در فارسی نیز معنای بیشتر ـ بیشترین را میدهد
بنابر این حداکثر به معنای زیاد رو میده یعنی بیشترین حالت ممکن که اگه بخوایم مثال بزنیم حداکثر صد هزار تومان که معنی میده بیشتر بیشترش صد هزار تومان
سقف
بیشترین حد ممکن
حد اکثر : نقل و حکایت
در کتاب تاریخی چهارصد ساله لغت دستنویس حداکثر معنایش به نقل و حکایت نوشته شده
یعنی اینکه ب همون میزان ک مشخصه یا کمتر از اون
توی مجموعه ها ی ریاضی زیاد کاربرد داره قید خطرناکیه لامصب
فرق بین حداقل وحد اکثر با کاهش و افزایش چیست؟
بیشترین مقدار
حداکثر: [ اصطلاح بدن سازی ) این اصطلاح ممکن است به دو موضوع اشاره داشته باشد. اول، حداکثر وزنی که می توانید با آن یک ست را بصورت کامل انجام دهید. دوم، حداکثر تعداد تکرار تا زمانی که عضلاتتان خالی کند.
http://fitnessmagazine. ir

نهایتا
زیاد ترین مقدار ، زیاد ترین تعداد ، نهایت مقدار
مقدار
بیش_ بیشتر_بیشترین
خیلی خیلی
حداکثر صد تومان : خیلی خیلی صد تومان
بیشینه
مثلا بیش از آن چیز

کامل ترین
بیشترین
این واژه تازى ( اربى ) ست و برابرهاى پارسى آن چنینند: دستِ بیش Daste bish ، بیشینه Bishineh ، مَهیست Mahist ( پهلوى: بزرگ - بیش ترین ، حداکثر ) ، مَسِست Masest ( پهلوى: بزرگترین ، حداکثر ) ، مهتوم Mahtum ( پهلوى: بزرگ - بیش ترین ، حداکثر ) ، بیشیست Bishist ( پهلوى:
...
[مشاهده متن کامل]

بیشترین ، حداکثر ) ، بیشتوم Bishtum ( پهلوى: بیشترین، حداکثر ) ، بیش پدمون Bishpadmun ( پهلوى: حدِ بالا، حداکثر ) ، بیش پیان Bishpiyan ( پهلوى: حدِ بیشتر ، حداکثر ) ، بیش سهمان Bishsahman ( پهلوى:حدِبالا، حداکثر ) ،

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٥)

بپرس