دیکشنری
مترجم
بپرس
حد کردن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
حد کردن. [ ح َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) معین کردن. مرز گذاردن.
فرهنگ فارسی
معین کردن مرز گذاردن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها