حجیم
/hajim/
مترادف حجیم: پرحجم، جسیم، قطور، گنجا، جادار
متضاد حجیم: کم حجم
برابر پارسی: گنجا، گُنجا
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( صفت ) دارای حجم گنجا . توضیح حجیم در لغت عربی نیامده .
سطبر کلفت ضخیم
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
واژه نامه بختیاریکا
مترادف ها
وسیع، درشت، کامل، فراوان، بزرگ، جامع، لبریز، سترگ، پهن، جادار، بسیط، هنگفت، حجیم
فراوان، بزرگ، انبوه، مفصل، جسیم، حجیم
بزرگ، عظیم، کلان، حجیم، گنده
تنومند، سترگ، عظیم الجثه، کلان، یک دنیا، حجیم، گنده
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
ورمیده
گُنجاور
جاگیر،
حجیم شده
حجمدار .
پُرحجم.
حجمند.
پُرحجم.
حجمند.