حجیت قران و عترت

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حجیت قرآن و عترت. وجود سنت به معنای گفتار و رفتار پیامبران و همراهان (اصحاب، حواریان) ایشان در کنار متون مقدس (کتب آسمانی)، اختصاص به اسلام ندارد. و در این مقاله به بررسی دلایل حجیت قرآن و عترت پرداخته می شود.
وجود سنت به معنای گفتار و رفتار پیامبران و همراهان (اصحاب، حواریان) ایشان در کنار متون مقدس (کتب آسمانی)، اختصاص به اسلام ندارد. یهودیان و مسیحیان، به تمام آنچه که حاوی سنت و سیره موسی و عیسی (علیهما السلام) است، به دیده قداست می نگرند و آنها را همپای کتاب مقدس، محترم می شمارند. جان هیک می نویسد: شورای ترنت (مربوط به کلیسای کاتولیک) اعلام نمود که این شورا با همان اخلاص و احترامی که تمام کتاب های عهد قدیم و جدید را می پذیرد و حرمت می نهد، همین طور، سنتی را که به ایمان و اخلاقیات مبتنی است و به عنوان امری که شفاها از عیسی مسیح دریافت گردیده یا الهام بخش آنها روح القدس بوده و همیشه در کلیسای کاتولیک محفوظ است، می پذیرد و تقدیس می کند.
نکات قابل استفاده
از این عبارت، چهار نکته قابل استفاده است:الف) متن مقدس (عهد قدیم و جدید)، کلام خداوند است؛ در حالی که سنت حکایت شده، منقول از عیسی (علیه السّلام) است.ب) متن مقدس، از مقوله نوشتار است. لذا از آن به «کتاب» (به معنای مکتوب) یاد شده است؛ در حالی که سنت عیسی (علیه السّلام) ، از مقوله گفتار (شفاهی) است.ج) سنت حکایت شده از عیسی مسیح (علیه السّلام)، همچون کتاب مقدس، از قداست کامل برخوردار است.د) این سنت، یا به سبب انتسابش به پیامبر آسمانی (حضرت عیسی) که به معنای حکایتگری گفتار پیامبران از خواست و مشیت الهی است، و یا به علت ارتباطش با آسمان، به وساطت روح القدس(فرشته وحی)، مقدس انگاشته شده و قابلیت تمسک و عمل بدان را یافته است.این ویژگی ها تا حد زیادی با آنچه ما از سنت در اسلام اراده می کنیم، برابر است. ظفرالاسلام خان از نویسنده «دائرة المعارف عمومی یهود» نقل می کند: برتری تلمود، به عنوان منبع قانون شفاهی، نزد یهود سنت گرا (پاک دینان)، امری آسمانی (الهی) محسوب می شود و این جاست که (تعالیم) تلمود، الزامی، ثابت و لایتغیر می گردد. تلمود از نظر یهود، منبعی است کهن که به ادعای حکمای یهود، به عنوان سنت شفاهی به موسی (علیه السّلام) منسوب است. از این رو به آن، همچون تورات، با دیده قداست می نگرند.
تفاوت مفهوم سنت
با این حال، باید توجه داشت که مفهوم سنت در حوزه معرفت دینی اسلام، با آنچه در میان یهود و نصارا مطرح است، تفاوت هایی دارد؛ از جمله آن که سنت در اسلام، از گفتار شفاهی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) فراتر رفته و تا مرز رفتار (فعل) و امضا (تقریر) نیز توسعه می یابد؛ در حالی که سنت از نگاه اندیشمندان یهود و نصارا، در سنت شفاهی (قول)، متمرکز است. ضرورت توجه به سنت و مقدس شمردن آن در میان ادیان آسمانی مذکور، از ناکافی بودن متن مقدس در پاسخگویی به نیازهای روز ناشی شده است. متن مقدس به سبب محدود بودن در تنگنای زمان و نیز تمرکز بر ارائه کلیات و قوانین اساسی، از پرداختن به جزئیات شریعت و نیازهای روز، ناکارآمد تجلی نموده است. دکتر ژوزف بارکلی می نویسد: (هر دو فرقه (سنت گرایان و آزادی خواهان یهود) در این که قانون شفاهی از جمود و خشکی قانون مدون (تورات) جلوگیری نمود، اتفاق نظر دارند؛ زیرا قانون شفاهی، برای پیروان هر دو آیین، عناصر جدید، آداب قومی و قوانین جدیدی را به قانون مدون افزود). از این رو، می باید از مجموعه ای دیگر که حکایت کننده سنت شفاهی پیامبر و برخی از حواریان ویژه است، به عنوان سنت، استمداد جست. البته اینان از این که آیا خود متن مقدس به ناکافی بودن خود و نیاز به پیامبر (مبلغ وحی) برای تبیین و تفسیر و بازگویی نکات ناگفته اعتراف نموده است یا نه، سخنی به میان نیاورده اند. آنچه ما در این مقاله در پی آنیم، بررسی رابطه متقابل قرآن (متن مقدس مسلمانان) و سنت (شامل سنت پیامبر اکرم و اهل بیت (علیهم السّلام) است. آیا اساسا پذیرش قداست سنت در اسلام، به معنای ناکافی بودن قرآن است؟ یا آن که اعلان کننده این نکته است که قرآن از دسترس بشر خارج است و برای دستیابی به شریعت الهی، تنها راه، سنت است؟ یا آن که اساسا می باید به بسندگی قرآن در پاسخگویی به نیازها معترف بود و به سنت از منظر تشریفات نگریست؟ اینها مطالبی است که باید مورد مداقه قرار گیرد.
معنای سنت
...

پیشنهاد کاربران

بپرس