[ویکی فقه] شاهد یا گواه کسی است که وجود امری را به نفع یکی از متداعیین و زیان دیگری اعلام می دارد.
حجّیت شهادت در نظام فقه اسلامی از نظر کلی مورد اتفاق آرا و اجماع مکاتب فقه اسلامی است و یکی از ادلّه ثبات دعوی و بلکه اقوی دلیل محسوب و قدر متقین و مسلم مصداق بیّنه شرعیه می باشد.
دیدگاه شمس الدین سرخسی
شمس الدین سرخسی در توجیه حجّیت شهادت می گوید: «مقتضای قیاس عدم حجّیت شهادت است، چرا که شهادت از مصادیق خبر است و خبر محتمل الصدق و الکذب می باشد، و به خاطر اینکه محتمل است نمی تواند حجّیت الزامی داشته باشد. و از طرف دیگر خبر واحد موجب علم، نیست و قضا برای قاضی امری الزامی است و سبب موجب علم می طلبد. ولی علی رغم استدلالهای قیاسی فوق با توجه به نصوص شرعیه که نسبت به عمل به شهادت دستور داده است، شهادت در قضا حجّت است و قاضی موظف به عمل به آن است.نصوص شرعیه عبارت است از آیه ۲۸۲ سوره شریفه بقره «و استشهدوا شهیدین من رجالکم» و نیز آیه ۱۰۶ سوره مائده «اثنان ذوا عدل منکم» و حدیث شریف «البیّنة علی المدعی».
معانی ادله فوق
ادلّه حاوی دو معنی است: یکی اینکه با توجه به کثرت منازعات و محاسبات، مردم نیازمندند که در مراجع قضایی، شهادت مورد پذیرش باشد، زیرا اقامه حجّت موجب علم در تمامی خصومات امری مشکل است و تکلیف همواره در حد وسع مقرر می گردد نه مازاد بر آن. و دیگر این که قبول شهادت شهود بر قضات امری الزامی است، زیرا شرع علی رغم موازین قیاسی و محتمل الصدق و الکذب بودن، آن را حجت قرار داده و رسول الله (ص) فرموده: «اکرموا الشهود فان الله تعالی یحیی الحقوق بهم». یعنی گواهان را گرامی دارید زیرا خدای تعالی حقوق (مردم) را به وسیله آنان حفظ می کند.
نتیجه گیری
...
حجّیت شهادت در نظام فقه اسلامی از نظر کلی مورد اتفاق آرا و اجماع مکاتب فقه اسلامی است و یکی از ادلّه ثبات دعوی و بلکه اقوی دلیل محسوب و قدر متقین و مسلم مصداق بیّنه شرعیه می باشد.
دیدگاه شمس الدین سرخسی
شمس الدین سرخسی در توجیه حجّیت شهادت می گوید: «مقتضای قیاس عدم حجّیت شهادت است، چرا که شهادت از مصادیق خبر است و خبر محتمل الصدق و الکذب می باشد، و به خاطر اینکه محتمل است نمی تواند حجّیت الزامی داشته باشد. و از طرف دیگر خبر واحد موجب علم، نیست و قضا برای قاضی امری الزامی است و سبب موجب علم می طلبد. ولی علی رغم استدلالهای قیاسی فوق با توجه به نصوص شرعیه که نسبت به عمل به شهادت دستور داده است، شهادت در قضا حجّت است و قاضی موظف به عمل به آن است.نصوص شرعیه عبارت است از آیه ۲۸۲ سوره شریفه بقره «و استشهدوا شهیدین من رجالکم» و نیز آیه ۱۰۶ سوره مائده «اثنان ذوا عدل منکم» و حدیث شریف «البیّنة علی المدعی».
معانی ادله فوق
ادلّه حاوی دو معنی است: یکی اینکه با توجه به کثرت منازعات و محاسبات، مردم نیازمندند که در مراجع قضایی، شهادت مورد پذیرش باشد، زیرا اقامه حجّت موجب علم در تمامی خصومات امری مشکل است و تکلیف همواره در حد وسع مقرر می گردد نه مازاد بر آن. و دیگر این که قبول شهادت شهود بر قضات امری الزامی است، زیرا شرع علی رغم موازین قیاسی و محتمل الصدق و الکذب بودن، آن را حجت قرار داده و رسول الله (ص) فرموده: «اکرموا الشهود فان الله تعالی یحیی الحقوق بهم». یعنی گواهان را گرامی دارید زیرا خدای تعالی حقوق (مردم) را به وسیله آنان حفظ می کند.
نتیجه گیری
...
wikifeqh: حجیت_شهادت