حجرالمقصور

لغت نامه دهخدا

حجرالمقصور.[ ح َ رُل ْ م َ ] ( اِخ ) صاحب مجمل التواریخ و القصص در فصل اندر نسق ملوک کنده و اخبار ایشان گوید: الحرث بن عمروبن حجرالمقصور. بعد از وی الحرث المقصور را قبادبن فیروز برکشید که او را بسیاری معاونت کرده بود بر اصحاب مزدک و بدین سبب پادشاهی حارث قوی گشت و پسرانش پراکنده شدند ایشان را بر تمیم و اسد و بکر و تغلب و قیس پادشاه کرد و هرچ از قبائل نزار بنجد مقام کردندی در پادشاهی حارث بودندی و سالها بماند تا کسری نوشیروان منذربن ماء السماء را بر عرب پادشاه کرد. ( ص 178 ). و حمزة، الحارث المقصوربن عمرو آورده است.رجوع به حجر آکل المرار و حارث بن عمروبن حجر شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس