حجر هندی. [ ح َ ج َ رِ ه ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ایراقیطس. سنگی است که از هند خیزد مایل به سیاهی و سرخی و سائیده او مایل بسرخی و زردی و شادانه هندی نامند. ذرور او جهت قطع خون بواسیرو جراحات بی عدیل و آشامیدن یکدانگ و کمتر از آن جهت قطع خون اعضاء باطنی بواسیر و سم عقرب مفید است. ( تحفه حکیم مؤمن ). و صاحب اختیارات گوید: نوعی از شادنج است و در پارسی شادنه هندی گویند خونی که از مقعد آید قطع گرداند و بواسیر را سودمند بود و چون بیآشامند گزیدگی عقرب را نافع بود. و حمداﷲ مستوفی در نزهة القلوب آورده است : سنگی متخلخل سفید است و زرد نیز میباشد چون بر مستسقی نهند از او آب زرد بیرون آید و شفا یابد و ابن البیطار در مفردات گوید: قال جالینوس فی التاسعة هو و الحجر الذی یقال له ایراقیطس یقطعان الدّم الذی یخرج من افواه العروق التی فی المقعد و قد جربناهما. غیره ، ایراقیطس هو حجر هندی اذا شرب نفع من لدغ العقارب و ینفع من البواسیر -انتهی.
فرهنگ فارسی
سنگی است که از هند برخیزد و مایل بسیاهی و سرخی و سائیده او مایل بسرخی و زردی و شادانه هندی نیز نامند