حجر غاغاطیس. [ ح َ ج َ رِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ابن البیطار گوید: قال ابن حسان ، ینسب الی واد بالشام کان یقال له فی القدیم غاغاویسمی الان وادی جهنم و هذا الحجر یوجد ایضاً بالاندلس فی ناحیة سرقسطة و قد یوجد ایضاً فی ناحیة جبل شنیر فی اجراف طفلیة و اذا وضع علی النار فاحت منه رائحة القرن المحرق. و قال دیسقوریدوس فی الخامسة: هو بعض الحجاره ینبغی ان یختار منه ما کان سریع الالهاب و کانت رائحته شبیهة برائحة القفر. و هذا الحجر بجمیع اصنافه هو اسود یابس قحل ذوصفائح خفیف جداً. و له قوة ملینة محللة و اذا تدخن به صرع من به صرع و انعش المراءة من الغشی العارض لها من وجع الارحام ، و اذا دخن به ایضاً طرد الهوام. و قدیقع فی اخلاط الادویه الموافقة التی للنقرس و قدیکون بالبلاد التی یقال لها لوقیا . و قد یوجد فی نهر بتلک البلاد ینصب الی البحر یقال لذلک النهر غاغا. -انتهی. و آنرا بتصحیف حجرالغیطوس و حجر اطاغیطوس یا اغاغیطوس نیز ضبط کرده اند. و ضریر انطاکی گوید: حجر غاغاطیس ، غاغاطیس اسم للوادی الذی ظهر منه هذا الحجر و هو وادی جهنم بین فلسطین و طبریة من ارض المقدس ، و یوجد بالاندلس کذا قالوه. و اما نحن فقد جلب الینا هذاالحجر من جبل یلی آمد من اعمال الفرات و هو اسود الی الزرقة رزین ، اذا وضع فی النار اوقد کالحطب حتی یبقی من الرطل قدر اوقیة، ابیض صلب لا تأکله النار. و حال الحرق تشم منه رائحة النفط و القار، و هو حار، یابس فی الثانیة، اذا شرب قطع الحمل و الحیض و فتت الحصی و الیرقان شرباً و حلل الاورام الجاسیة طلاءً و نفع من اختناق الرحم بخوراً و شرباً و دخانه یطرد العقارب و الحیّات و غالب الهوام و یضر الرئة و یصلحه الزعفران. و اذا بخرت به الاشجار منع الدیدان. و شربته الی نصف درهم. و صاحب تحفة گوید: حجر غاغاطس ، سنگی است که از وادی مشهور بغاغا مابین فلسطین و طبریة خیزد و معروف است به وادی جهنم چون در آتش گذارند مثل چوب سوخته گردد و از یک رطل او یک وقیة میماند باصلابت و سپیدی و قبل از احراق سیاه مایل بکبودی است و بسیار سبک و صفایحی و بوی او در حین احراق مانند بوی شاخ حیوانات و نفط است. در دوم گرم و خشک و محلل و ملین و شرب او قاطع حمل و حیض و مفتت حصاة و بخور او جهت غشی که از اختناق رحم باشد و گریزانیدن هوام مؤثر و مضرریة و مصلحش زعفران و مهیج صرع مصروعین و ضماد او جهت نقرس و رویانیدن گوشت مفید و بخور او دافع کرم اشجار و قدر شربتش تا نیم مثقال است. و صاحب اختیارات بدیعی گوید: حجر لحاغیطوس و حجرغاغاطیس خوانند و از وادی شام آرند و آن وادی را از قدیم غاغا خوانند ولی این زمان وادی جهنم خوانند، و چون در آتش نهند بوی سروی سوخته و قیر کند. و لون وی سیاه بود و سبک بود و صفحه ها بر روی یکدیگر بود، و صاحب مفردات گوید: مصروع را صرع آورد و صاحب منهاج گوید: بخور وی مصروع را نافع بود -انتهی. و صاحب مخزن الادویه گوید: حجر الغاغاطیس سنگی است سنگین سیاه رنگ مایل بزرقت و نیز گفته اند سنگ بسیار سبک صفایحی است... چون در آتش اندازند مانند چوب سوخته گردد و از یک رطل آن یک وقیه بماند سپید و صلب گردد... طبیعت آن در دوم گرم و خشک... و ضماد آن جهت نقرس و رویانیدن گوشت مفید است. و صاحب برهان در ذیل کلمه حجر لحاغیطوس گوید: بضم لام وحای بی نقطه و الف کشیده و غین نقطه دار بتحتانی رسیده و طای حطی به واو کشیده و بسین بی نقطه زده ، بیونانی سنگی است سیاه و بوی قیر دهد و آنرا از جانب شام آورند از جائی که در این زمان وادی جهنم خوانند. بخورآن مصروع را فایده دهد و گزندگان بگریزند -انتهی.