حجر بحر

لغت نامه دهخدا

حجر بحر. [ ح َ ج َ رِ ب َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حمداﷲ مستوفی گوید: سنگی سیاه و خشن است و به آب فرو نمیرود و بر کنار بحر میباشد و از اجزای لطیف ارضی و بخاری متولد است. ( نزهة القلوب ).

فرهنگ فارسی

سنگی سیاه و خشن است و باب فرو نمیرود و بر کنار بحر میباشد و از اجزای لطیف اراضی و بخاری متولد است

پیشنهاد کاربران

بپرس