حجر الکبریت

لغت نامه دهخدا

حجرالکبریت. [ ح َ ج َ رُل ْ ک ِ ] ( ع ، اِ مرکب ) دمشقی گوید: حجر کان رطوبة دهنیة فجمد فاذا اصابه حرالنار ذابت و التصق باجسادالاحجار و مازجها فاذا تمکنت النار منه احترقت و احرقها معه و ان کان ذهباً او یاقوتاً. ( نخبة الدهر ص 82 ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) سنگ گوگرد

پیشنهاد کاربران

بپرس