حجر السم

لغت نامه دهخدا

حجرالسم. [ ح َ ج َ رُس ْ س َم م ] ( ع اِ مرکب ) حمداﷲ مستوفی گوید: مانند سنگ جزع است اما نه جزع است. و در هر مجلسی که آن سنگ بود اگر زهر حاضر کنند آن سنگ در حرکت آید و حاملش واقف شود. ( نزهةالقلوب ). و صاحب مخزن الادویه گوید: حجرالسم پادزهر معدنی است. و صاحب تحفه نیز گوید: پادزهر معدنی است.

فرهنگ فارسی

( اسم ) سنگ پازهر است
حمدالله مستوفی گوید مانند سنگ جزع است اما نه جزع است و در هر مجلسی که آن سنگ بود اگر زهر حاضر کنند آن سنگ بحرکت در آید و حاملش واقف شود

پیشنهاد کاربران

بپرس